به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی افپک، در یک تحلیل تازه منتشر شده در نشریه دیپلمات، به بررسی تغییرات سیاست روسیه در قبال طالبان پرداخته شده است. این تحلیل نشان میدهد که منافع ژئوپولتیک و ژئواکونومیک در سیاست خارجی روسیه تأثیر زیادی داشته است و به تدریج این کشور را به سمت نزدیکی با گروه طالبان سوق داده است. در حالی که روسیه قبلاً طالبان را به عنوان یک گروه تروریستی میشناخت، اکنون به نظر میرسد که این سیاست تغییر کرده است.
دولت روسیه در سال ۲۰۰۳ طالبان را به عنوان یک سازمان تروریستی شناسایی کرد و از آن زمان، هر گونه تماس با این گروه طبق قوانین روسیه جرم محسوب میشد. این در حالی است که در دوران حکومت اول طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، روسیه با حمایت از جبهه متحد تحت رهبری احمد شاه مسعود، از مخالفان طالبان حمایت میکرد. در آن زمان، روسیه به همراه هند، تلاش میکرد تا تسلط طالبان بر افغانستان را پایان دهد.
با این حال، تغییرات در شرایط ژئوپولتیک و ژئواکونومیک منطقهای باعث تغییر در سیاست روسیه شده است. از زمانی که طالبان در سال ۲۰۲۱ قدرت را در افغانستان به دست گرفت، روسیه به طور فزایندهای به این گروه نزدیک شده است. این تغییرات نشاندهنده شیفت سیاست خارجی روسیه در راستای منافع ژئوپولتیک و ژئواکونومیک است که به طور مستقیم تحت تأثیر تحولات منطقهای قرار دارد.
در تحلیل نشریه دیپلمات، اشاره شده است که روسیه به دلیل نگرانیهای امنیتی خود در مرزهای جنوبی، به دنبال حفظ ثبات در افغانستان است. این کشور بهویژه نگران تهدیدات امنیتی از سوی گروههای تروریستی مانند داعش است که ممکن است در صورت بیثباتی در افغانستان، به کشورهای آسیای میانه نفوذ کنند. در نتیجه، روسیه به دنبال همکاری با طالبان برای مقابله با تهدیدات امنیتی است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، روسیه در حال حاضر طالبان را به عنوان یک شریک در تأمین امنیت منطقهای میبیند و تلاش دارد تا از طریق این گروه، نفوذ خود را در افغانستان و کشورهای همسایه افزایش دهد. این تغییر در رویکرد روسیه باعث شده است که این کشور روابط دیپلماتیک خود را با طالبان تقویت کند و در برخی موارد حتی از طالبان در سطح بینالمللی حمایت کرده است.
در این راستا، روسیه به طور رسمی به طالبان پیشنهاد همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم و امنیت مرزها داده است. این همکاری به ویژه در زمینههای نظامی و اطلاعاتی برجسته بوده و شامل تبادل اطلاعات و مشاورههای امنیتی است. همچنین، روسیه به طالبان پیشنهاد کمک در زمینه بازسازی افغانستان را داده است تا بتواند این کشور را از بحرانهای اقتصادی و انسانی بیرون آورد.
یکی دیگر از دلایل تغییر سیاست روسیه، منافع اقتصادی این کشور در افغانستان است. روسیه به دنبال دسترسی به منابع طبیعی افغانستان، به ویژه معادن معدنی این کشور است که در حال حاضر یکی از منابع اصلی درآمد طالبان به حساب میآید. روسیه میتواند با همکاری با طالبان در بخشهای مختلف اقتصادی، بهویژه در زمینه استخراج معادن و انرژی، منافع اقتصادی قابل توجهی کسب کند.
این همکاریهای اقتصادی همچنین میتواند به تقویت روابط اقتصادی روسیه با کشورهای آسیای میانه منجر شود. بسیاری از این کشورها به دلیل نزدیکی جغرافیایی و روابط اقتصادی با روسیه، بهشدت تحت تأثیر تحولات افغانستان قرار دارند. روسیه امیدوار است که از طریق همکاری با طالبان، بتواند موقعیت خود را در آسیای میانه و در مقابل قدرتهای غربی تقویت کند.
در مقابل، برخی تحلیلگران معتقدند که نزدیکی روسیه به طالبان ممکن است به تقویت نفوذ ایران و چین در افغانستان منجر شود. ایران و چین نیز از این که طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفته است، بهرهبرداری کردهاند و همکاریهای خود را با این گروه افزایش دادهاند. این وضعیت ممکن است رقابتهای منطقهای را پیچیدهتر کند و روسیه را در موقعیت دشواری قرار دهد.
از سوی دیگر، غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا، همچنان از این نزدیکی روسیه به طالبان نگران است. آمریکا که به دلیل تصمیمات خود در افغانستان و خروج نیروهایش از این کشور، انتقاداتی را متوجه خود میبیند، اکنون با افزایش نفوذ روسیه و چین در افغانستان مواجه است. این تغییرات میتواند رقابتهای ژئوپولتیک در منطقه را تشدید کند و چالشهای جدیدی را برای سیاست خارجی آمریکا ایجاد نماید.
انتهای پیام