به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی افق شرقی، سطح آب در تالاب هامون از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ به میزان ۷۰ درصد کاهش یافته است. پیش از این، این تالاب محل زندگی هزاران گونه گیاهی و جانوری بود و هر ساله پذیرای هزاران پرنده مهاجر از جمله مرغابیها و فلامینگوها بود. اما اکنون، به دلیل کاهش شدید ورودی آب از رودخانه هیرمند که سرچشمه آن در افغانستان قرار دارد، این تالاب در آستانه خشک شدن کامل قرار دارد. این کاهش آب ناشی از سدسازیهای متعدد در افغانستان، به ویژه سد کمال خان و سد سلما، که به ترتیب در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۰۹ به بهرهبرداری رسیدند، به شدت بر منابع آبی ایران تاثیر گذاشته است.
بر اساس آمارهای رسمی، میزان آب ورودی به رود هیرمند از افغانستان به ایران در سال ۲۰۲۳ نسبت به سالهای گذشته بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. این وضعیت نه تنها موجب خشک شدن تالاب هامون، بلکه باعث کاهش شدید کیفیت منابع آب در سیستان و بلوچستان نیز شده است. این امر باعث بروز مشکلاتی چون کمبود آب شرب، کاهش کیفیت خاک و فرسایش آن، و همچنین مشکلات کشاورزی در این مناطق گردیده است.
تأثیر سدهای افغانستان بر بحران آب در ایران؛ تحلیل و پیشبینیها
سدهای ساختهشده و در دست ساخت در افغانستان، بهویژه سدهای کمال خان، سلما، و پاشدان، تأثیرات منفی بر منابع آبی ایران داشتهاند. سد کمال خان با انحراف آب رود هیرمند، جریان طبیعی آب به ایران را کاهش داده و منجر به خشکی تالاب هامون و کاهش منابع آبی در سیستان و بلوچستان شده است. سد سلما نیز با کاهش ۳۰ درصدی جریان آب هریرود به ایران، منابع آبی استانهای خراسان رضوی و خراسان شمالی را تهدید کرده است. سد پاشدان با کنترل جریان آب رودخانه فراه، تأمین آب برای چاه نیمههای سیستان را با مشکلاتی مواجه کرده است.
پیشبینیها نشان میدهند که با ادامه روند ساخت و بهرهبرداری از این سدها، بحران آب در ایران تشدید خواهد شد. این امر میتواند منجر به کاهش تولیدات کشاورزی، افزایش مهاجرتهای داخلی، و تشدید تنشهای اجتماعی و اقتصادی در مناطق مرزی شود. بهعنوان مثال، کاهش منابع آبی در سیستان و بلوچستان میتواند به کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش مهاجرتهای داخلی منجر شود.
برای مقابله با این بحران، نیاز به همکاریهای بینالمللی و توافقات جدید بین ایران و افغانستان است. این توافقات باید بر اساس اصول حقوق بینالملل و با در نظر گرفتن منافع مشترک دو کشور تنظیم شوند. بهعنوان مثال، تقسیم منابع آبی هریرود بر اساس موازین حقوق بینالملل محیطزیست میتواند راهحلی مناسب باشد.
تأثیرات زیستمحیطی کاهش منابع آبی در ایران
کاهش منابع آبی در ایران، بهویژه در مناطق مرزی با افغانستان، تأثیرات زیستمحیطی گستردهای داشته است. خشکی تالابها، کاهش تنوع زیستی، و افزایش ریزگردها از جمله پیامدهای این بحران هستند. بهعنوان مثال، تالاب هامون که زمانی زیستگاه گونههای مختلف گیاهی و جانوری بود، اکنون به دلیل کاهش آب ورودی، با خشکی و کاهش تنوع زیستی مواجه شده است.
افزایش ریزگردها نیز به دلیل خشک شدن تالابها و کاهش پوشش گیاهی، به یکی از مشکلات جدی زیستمحیطی تبدیل شده است. این ریزگردها نه تنها کیفیت هوا را کاهش دادهاند، بلکه سلامت عمومی را تهدید کرده و هزینههای درمانی را افزایش دادهاند.
همچنین، کاهش منابع آبی تأمینکننده کشاورزی، منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در کشور شده است. این وضعیت میتواند به افزایش قیمت مواد غذایی و تشدید فقر در مناطق آسیبدیده منجر شود.
توافقات آبی ایران و افغانستان: چالشها و راهکارها
توافقات آبی بین ایران و افغانستان، بهویژه در مورد حقابه ایران از رودهای هیرمند و هریرود، با چالشهای متعددی مواجه است. عدم پایبندی به معاهده ۱۳۵۱ و ساخت سدهای جدید در افغانستان بدون مشاوره با ایران، از جمله این چالشها هستند. بهعنوان مثال، ساخت سد کمال خان بدون هماهنگی با ایران، منجر به کاهش جریان آب به ایران و خشکی تالاب هامون شده است.
برای حل این مشکلات، نیاز به مذاکرات مستمر و شفاف بین دو کشور است. استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و حقوق بینالملل میتواند در این زمینه مؤثر باشد. بهعنوان مثال، میتوان از طریق دیپلماسی آبی و با استفاده از تجربیات کشورهای دیگر، به راهکارهای مشترک برای مدیریت منابع آبی رسید.
همچنین، توجه به منافع مشترک و تأمین نیازهای آبی هر دو کشور، میتواند به ایجاد راهکارهای پایدار و بلندمدت منجر شود. این رویکرد میتواند به تقویت روابط دوجانبه و افزایش همکاریهای منطقهای کمک کند.
سدهای افغانستان؛ تأثیر بر تالاب هامون و بحران زیستمحیطی
سدهای ساختهشده در افغانستان، بهویژه سدهای کمال خان و بخشآباد، تأثیرات منفی بر تالاب بینالمللی هامون در ایران داشتهاند. سد کمال خان با انحراف آب رود هیرمند، جریان طبیعی آب به ایران را کاهش داده و منجر به خشکی تالاب هامون شده است. این وضعیت نهتنها زیستگاههای طبیعی را تهدید کرده، بلکه معیشت ساکنان منطقه را نیز با مشکلات جدی مواجه کرده است.
همچنین، سد بخشآباد با کنترل ۹۸ درصدی جریان سالانه رودخانه فراه، تأمین آب برای تالاب هامون را با چالشهای جدی مواجه کرده است. این اقدام میتواند منجر به خشک شدن کامل تالاب و تهدید زیستگاههای طبیعی و معیشت ساکنان منطقه شود.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش آب ورودی به تالاب هامون منجر به کاهش تنوع زیستی و افزایش گردوغبار در منطقه شده است. این وضعیت تأثیرات منفی بر کشاورزی، دامداری و سلامت عمومی ساکنان منطقه داشته است.
سدهای افغانستان؛ تهدیدی برای منابع آبی چاه نیمههای سیستان
چاه نیمههای سیستان که بهعنوان منابع ذخیره آب شرب و کشاورزی در منطقه استفاده میشوند، با تهدید کاهش منابع آبی مواجه شدهاند. سدهای ساختهشده در افغانستان، بهویژه سد پاشدان، با کنترل جریان آب رودخانه فراه، تأمین آب برای چاه نیمهها را با مشکلاتی مواجه کردهاند.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش آب ورودی به چاه نیمهها منجر به کاهش ظرفیت ذخیرهسازی آب و تهدید تأمین آب شرب و کشاورزی در منطقه شده است. این وضعیت میتواند به افزایش مشکلات کمآبی و تشدید بحران آب در سیستان و بلوچستان منجر شود.
همچنین، کاهش منابع آبی چاه نیمهها میتواند به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در منطقه منجر شود. این امر میتواند به افزایش مهاجرتهای داخلی و تشدید مشکلات اجتماعی و اقتصادی در منطقه بیانجامد.
سد پاشدان؛ تهدیدی جدید برای منابع آبی خراسان رضوی
سد پاشدان که در افغانستان ساخته شده است، تأمین آب برای خراسان رضوی را با چالشهای جدی مواجه کرده است. این سد با کنترل جریان آب رودخانه فراه، منابع آبی استان را تهدید کرده و میتواند به کاهش منابع آبی در منطقه منجر شود.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش منابع آبی در خراسان رضوی منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در استان شده است. این وضعیت میتواند به افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شود.
همچنین، کاهش منابع آبی در خراسان رضوی میتواند به افزایش هزینههای تأمین آب و تشدید مشکلات کمآبی در استان منجر شود. این امر میتواند به کاهش کیفیت زندگی ساکنان و تهدید توسعه پایدار در منطقه بیانجامد.
سد سلما؛ کاهش ۳۰ درصدی جریان آب هریرود به ایران
سد سلما که در سال ۲۰۱۶ در افغانستان تکمیل شد، تأثیرات قابلتوجهی بر منابع آبی ایران، بهویژه در استانهای خراسان رضوی و خراسان شمالی، داشته است. این سد با ظرفیت ذخیرهسازی ۶۴۰ میلیون مترمکعب، جریان طبیعی رود هریرود را محدود کرده و منجر به کاهش ۳۰ درصدی آب ورودی به ایران شده است.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش آب ورودی به سد دوستی در مرز ایران و افغانستان، که تأمینکننده آب برای استانهای خراسان رضوی و خراسان شمالی است، مشکلاتی در تأمین آب شرب و کشاورزی این مناطق ایجاد کرده است. این وضعیت منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در این استانها شده است.
همچنین، کاهش منابع آبی در این استانها میتواند به افزایش هزینههای تأمین آب و تشدید مشکلات کمآبی منجر شود. این امر میتواند به کاهش کیفیت زندگی ساکنان و تهدید توسعه پایدار در این مناطق بیانجامد.
سد بخشآباد؛ چالش جدید در تأمین آب سیستان و بلوچستان
سد بخشآباد که در سالهای اخیر در افغانستان ساخته شده است، تأمین آب برای استان سیستان و بلوچستان را با چالشهای جدی مواجه کرده است. این سد با کنترل جریان آب رودخانه فراه، منابع آبی استان را تهدید کرده و میتواند به کاهش منابع آبی در منطقه منجر شود.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش منابع آبی در سیستان و بلوچستان منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در استان شده است. این وضعیت میتواند به افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شود.
همچنین، کاهش منابع آبی در سیستان و بلوچستان میتواند به افزایش هزینههای تأمین آب و تشدید مشکلات کمآبی در استان منجر شود. این امر میتواند به کاهش کیفیت زندگی ساکنان و تهدید توسعه پایدار در منطقه بیانجامد.
سدهای هریرود؛ کاهش منابع آبی مشهد و خراسان شمالی
سدهای ساختهشده در افغانستان بر روی رود هریرود، بهویژه سد سلما، تأمین آب برای مشهد و خراسان شمالی را با چالشهای جدی مواجه کرده است. این سدها با محدود کردن جریان طبیعی رودخانه، منابع آبی این استانها را تهدید کرده و میتوانند به کاهش منابع آبی در منطقه منجر شوند.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش منابع آبی در مشهد و خراسان شمالی منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در این استانها شده است. این وضعیت میتواند به افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شود.
همچنین، کاهش منابع آبی در این استانها میتواند به افزایش هزینههای تأمین آب و تشدید مشکلات کمآبی منجر شود. این امر میتواند به کاهش کیفیت زندگی ساکنان و تهدید توسعه پایدار در منطقه بیانجامد.
سد کمال خان؛ محدودیت حقابه ایران از رود هیرمند
سد کمال خان که در سال ۲۰۲۱ در افغانستان تکمیل شد، تأمین آب برای ایران را از رود هیرمند با محدودیتهایی مواجه کرده است. این سد با کنترل جریان آب رودخانه، حقابه ایران را کاهش داده و میتواند به کاهش منابع آبی در استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی منجر شود.
بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، کاهش منابع آبی در سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در این استانها شده است. این وضعیت میتواند به افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شود.
همچنین، کاهش منابع آبی در این استانها میتواند به افزایش هزینههای تأمین آب و تشدید مشکلات کمآبی منجر شود. این امر میتواند به کاهش کیفیت زندگی ساکنان و تهدید توسعه پایدار در منطقه بیانجامد.
باتوجه به مطالب فوق، توسعه آبی افغانستان به ویژه از طریق سدسازیهای متعدد بر روی رودخانههای مرزی همچون هیرمند و هریرود، تأثیرات عمدهای بر منابع آبی و زیستمحیطی ایران به ویژه در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان و خراسان داشته است. کاهش ورود آب به تالاب هامون و دیگر منابع آبی ایران، علاوه بر تهدید اکوسیستمهای طبیعی، موجب بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در این مناطق شده است. در نتیجه، این بحرانها نه تنها به خشکی تالابها و کاهش تنوع زیستی منجر گردیده، بلکه مشکلاتی مانند کمبود آب شرب، کاهش تولیدات کشاورزی و مهاجرتهای داخلی را نیز به دنبال داشته است.
برای مقابله با این چالشها، نیاز به یک سیاست همافزایی میان ایران و افغانستان در زمینه مدیریت منابع آبی و اجرای توافقات قانونی و اجرایی بین دو کشور احساس میشود. همچنین، توجه به حفظ و احیای تالابها و منابع آبی مشترک، میتواند گامی مؤثر در جهت مقابله با بحرانهای زیستمحیطی و کاهش آثار منفی این توسعه آبی باشد. در نهایت، حفظ منابع آبی برای هر دو کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است و توجه به مسائل زیستمحیطی میتواند به تقویت روابط میان دو کشور و تحقق توسعه پایدار کمک کند.
انتهای پیام