سفر هیئت اپوزیسیون طالبان به ایران در حالی انجام میشود که این شورا، که خود را به عنوان نماینده مقاومت در برابر طالبان معرفی میکند، از مدتها پیش با چالشهای داخلی روبهرو بوده است. بر اساس گزارشهای اخیر، شورای عالی مقاومت ملی به دلیل اختلافات داخلی و شکست در هماهنگی میان اعضای خود دچار تجزیه و فروپاشی شده است. در هفتههای گذشته، سه عضو برجسته این شورا، احمد مسعود، یاسین ضیاء و صلاحالدین ربانی، به دلیل اختلافات شدید بر سر انتصابات، از این گروه خارج شدند.
این در حالی است که به رغم مشکلات داخلی و ضعف ساختاری، سفر اخیر هیئت این شورا به ایران همچنان به عنوان تلاشی برای بازسازی وجهه سیاسی اپوزیسیون طالبان تعبیر میشود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که سفر به ایران میتواند فرصتی برای بازسازی روابط میان اپوزیسیون و برخی کشورها باشد، اما این تلاشها به هیچوجه نمیتواند ضعفهای اساسی این گروه را پنهان کند.
یکی از نکات قابل توجه در این سفر، استفاده شورای عالی مقاومت ملی از عنوان «حمایت از مهاجرین افغان» به عنوان پوشش برای نمایندگی مردم افغانستان است. اگرچه این گروه در بیانیه خود از اهتمام به مسائل مهاجرین سخن گفته است، اما باید یادآور شد که این افراد در سالهای اخیر هیچگاه نتواستهاند به عنوان نمایندگان واقعی مردم افغانستان شناخته شوند. مردم افغانستان بهویژه پس از تسلط طالبان، نه تنها از این گروه فاصله گرفتهاند بلکه بسیاری از مشکلات جاری خود را ناشی از تصمیمات نادرست و اختلافات درون گروهی اعضای شورا میدانند.
این نکته را نیز باید در نظر گرفت که سفر هیئت اپوزیسیون طالبان به ایران بهویژه در زمانی که روابط ایران و افغانستان در حال بهبود است، کماهمیت نبوده و احتمالاً بخشی از تلاشهای این گروه برای بهرهبرداری از حمایتهای خارجی است. در سالهای اخیر، ایران بهعنوان یکی از کشورهای مهم در پذیرش پناهندگان افغان و ارائه کمکهای انساندوستانه شناخته شده است. این موضوع باعث شده که برخی از اپوزیسیونطلبان افغانستان امیدوار باشند که ایران بهعنوان کشور میزبان، به حمایتهای خود از گروههای مخالف طالبان ادامه دهد.
در همین راستا، دیدار هیئت اپوزیسیون طالبان با مقامات ایرانی در حالی صورت میگیرد که دولت جمهوری اسلامی ایران بهویژه در دوره ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، همواره رویکردی متمایل به همکاری نزدیک با همسایه شرقی خود داشته است. ایران نه تنها در پذیرش و حمایت از مهاجرین افغان فعال بوده است، بلکه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی نیز کمکهای قابل توجهی به افغانستان ارائه کرده است. این همکاریها باعث کاهش تنشها میان دو کشور شده و نقش اپوزیسیون طالبان را در معادلات منطقهای بهشدت کاهش داده است.
تحلیلگران سیاسی در ایران و افغانستان نیز بر این باورند که حضور اپوزیسیون طالبان در ایران بهویژه در زمینههایی مانند حمایت از مهاجرین، بیشتر بهعنوان یک حرکت نمادین تلقی میشود تا اقدامی واقعی و اثرگذار در راستای بهبود شرایط مردم افغانستان. با توجه به فقدان انسجام درونی در شورای عالی مقاومت و ناکامیهای پیدرپی این گروه در جلب حمایت مردمی و بینالمللی، نمیتوان انتظار داشت که مذاکرات در تهران به نتیجهای عملی در زمینههای انسانی یا سیاسی منتهی شود.
از سوی دیگر، اگرچه مقامات ایرانی همواره اعلام کردهاند که آمادگی دارند به مشکلات مهاجرین افغان رسیدگی کنند، اما روابط ایران با طالبان نیز بهطور مشخص بر اساس اصول همکاری و تعامل در راستای منافع مشترک شکل گرفته است. طی سالهای اخیر، ایران و طالبان بهویژه در زمینههای مرزی و اقتصادی همکاریهایی داشتهاند که به بهبود وضعیت در مرزها و همچنین تسهیل تردد مهاجرین افغان منجر شده است.