به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی افپک، کشورهای درگیر جنگ و توسعهنیافته، بهویژه آنهایی که در معرض مداخلات خارجی قرار دارند، همواره با چالشهای اقتصادی و اجتماعی متعددی مواجه بودهاند. افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره در تلاش بوده است تا با تشکیل حکومت مستقل، تقویت اقتصاد و حفظ هویت فرهنگی خود، به توسعه و پیشرفت دست یابد. با این حال، هر گامی که در این راستا برداشته شده، با موانع و چالشهای جدی مواجه بوده است.
افغانستان، با تاریخ پرفراز و نشیبی که داشته، همواره در معرض اشغال و مداخلات خارجی بوده است. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، ایالات متحده و ناتو به مدت دو دهه در افغانستان حضور داشتند. با وجود ادعای بازسازی، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این دوره بیشتر به ویرانی و تشدید بحرانها منجر شد تا توسعه و ثبات. بهعنوان مثال، گزارشهای متعدد نشان میدهند که علیرغم هزینههای هنگفت، نتایج ملموسی در بهبود زیرساختها و نهادهای دولتی مشاهده نشد.
با خروج نیروهای خارجی و به قدرت رسیدن طالبان، تغییرات عمدهای در ساختار سیاسی و اجتماعی افغانستان رخ داد. یکی از حوزههایی که بیشترین تغییرات را تجربه کرد، وضعیت زنان بود. در حالی که طالبان در ابتدا وعدههایی مبنی بر احترام به حقوق زنان دادند، اما بهزودی محدودیتهای شدیدی را علیه آنها اعمال کردند. بهعنوان مثال، در دسامبر ۲۰۲۴، طالبان اعلام کردند که تمام سازمانهای غیردولتی ملی و بینالمللی که زنان را استخدام میکنند، تعطیل خواهند شد. این تصمیم تأثیرات منفی بر ارائه کمکهای بشردوستانه و وضعیت اقتصادی زنان داشت.
در سطح بینالمللی، مسئله حقوق زنان در افغانستان بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی و تبلیغاتی استفاده شده است. برخی کشورها و گروهها از وضعیت زنان افغان برای تضعیف طالبان و حکومتهای مخالف خود، برای توجیه تحریمها و پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره بردهاند. این رویکرد بهجای کمک به بهبود وضعیت زنان، اغلب منجر به تشدید بحران و پیچیدهتر شدن مشکلات شده است.
واقعیت این است که وضعیت زنان در افغانستان تحت حکومت طالبان بهشدت deteriorated شده است. محدودیتهای اعمالشده بر آموزش، اشتغال و آزادیهای فردی زنان، آنها را از بسیاری از حقوق اساسی خود محروم کرده است. گزارشهای متعدد نشان میدهند که زنان افغان با تهدید، ارعاب و خشونتهای گستردهای مواجه هستند که حقوق آنها را بهطور جدی نقض میکند.
با این وجود، برخی معتقدند که استفاده ابزاری از مسئله زنان، بهویژه توسط بازیگران خارجی، نهتنها کمکی به بهبود وضعیت نمیکند، بلکه میتواند به تشدید بحران و بیاعتمادی عمومی منجر شود. آنها بر این باورند که تمرکز بر حقوق زنان باید از سیاستزدگی فاصله گرفته و به بهبود واقعی شرایط زندگی آنها معطوف شود.
در پاسخ به این چالشها، برخی سازمانهای مدنی و حقوق بشری در افغانستان فعال شدهاند تا صدای زنان را به گوش جهانیان برسانند و برای حقوق آنها مبارزه کنند. این سازمانها با وجود محدودیتها و خطرات، تلاش میکنند تا آگاهیبخشی کنند و حمایتهای لازم را از زنان افغان به عمل آورند.
با این حال، برای ایجاد تغییرات پایدار و مثبت در وضعیت زنان، نیاز به همکاری جامع و هماهنگ بین دولت، جامعه مدنی و جامعه بینالمللی است. آموزش، آگاهیبخشی و ارائه فرصتهای اقتصادی میتواند به توانمندسازی زنان و بهبود شرایط آنها کمک کند.
در نهایت، باید توجه داشت که استفاده ابزاری از مسئله زنان نهتنها به نفع آنها نیست، بلکه میتواند به تشدید بحران و پیچیدگیهای بیشتر منجر شود. تمرکز بر حقوق بشر، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار میتواند راهحلهای مؤثرتری برای بهبود وضعیت زنان در افغانستان باشد.
با توجه به تاریخ پرفراز و نشیب افغانستان و تأثیرات مداخلات خارجی، ضروری است که جامعه جهانی با احترام به حاکمیت ملی این کشور، به حمایت از حقوق بشر و بهویژه حقوق زنان بپردازد. تنها در این صورت است که میتوان به آیندهای بهتر و پایدار برای زنان افغان امیدوار بود.
در این راستا، آموزش و پرورش دختران و زنان، ایجاد فرصتهای شغلی مناسب و حمایتهای قانونی میتواند به بهبود وضعیت آنها کمک کند. همچنین، ایجاد فضاهای امن برای زنان و مبارزه با فرهنگ خشونت و تبعیض، از جمله اقداماتی است که میتواند تأثیرات مثبتی بر جامعه افغان داشته باشد.
انتهای پیام