• امروز : پنجشنبه, ۵ تیر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Thursday - 26 June - 2025
کل 842 امروز 0

مذاکره تحمیلی، جنگ تحمیلی، صلح تحمیلی را پذیرفتیم؛ اسرائیل به کدام صلح تاکنون پایبند بوده است؟

  • کد خبر : 3608
  • 24 ژوئن 2025 - 16:18
مذاکره تحمیلی، جنگ تحمیلی، صلح تحمیلی را پذیرفتیم؛ اسرائیل به کدام صلح تاکنون پایبند بوده است؟
داستان از آنجا شروع شد که ترامپ در آستانه دهمین سالگرد برجام با اهرم مکانیسم ماشه، مذاکرات غیرمستقیم را به ایران تحمیل کرد، سپس نتانیاهو از فرصت عدم پذیرش توقف غنی‌سازی از سوی ایران سوءاستفاده کرد تا خود را در قدرت حفظ کند و جنگ تحمیلی بر ما وارد شد، حال اکنون ترامپ برای ادامه حیات رژیم صلح شکننده را بر ما تحمیل کرده است، تا همچنان در موضع ضعف بمانیم.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی افپک، در ایام نزدیک به دهمین سالگرد توافق هسته‌ای برجام، اروپایی‌ها با تهدید اعمال سیاست «مکانیسم ماشه» و آمريکا با تهدید هدف قراردادن تاسیسات هسته‌ای ایران، مذاکرات را به ایران تحمیل کردند. در مارس ۲۰۲۵، ترامپ با ارسال نامه‌ای به رهبر ایران خواستار توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم شد و تهدید کرد در صورت عدم تمکین،‌ «عواقب جدی نظامی» در پیش خواهد بود و ایران را به میز مذاکره دعوت کرد، هم‌زمان وی سیاست «حداکثر فشار» اقتصادی را بازسازی کرد تا تهران را تحت فشار قرار دهد. این اقدامات نشان داد که آمریکا به‌جای گفت‌وگو برابر، صرفاً به دنبال فشار بر حقوق اساسی ایران بوده است، با این حال مذاکرات غیرمستقیم را پذیرفتیم و تجربه تلخ گذشته را تکرار کردیم.

مذاکرات غیرمستقیم، عامل جنگ تحمیلی

طی مذاکرات غیرمستقیم، در حالی که مقام معظم رهبری بارها بر حق قانونی ایران برای غنی‌سازی تأکید کرده‌اند، واشنگتن با ادعای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای، خط قرمز غنی‌سازی را هدف گرفت، اما نادیدگرفتن‌ حقوق هسته‌ای برای ایران قابل قبول نبود. بنابراین ایران همان‌طور که رهبر انقلاب هشدار داده بودند، حاضر نبود حقوق اولیه‌اش را فدای لبخند دشمن کند. در همین راستا وارد مرحله جنگ تحمیلی شدیم و رژیم صهیونیستی به بهانه عدم توقف غنی‌سازی و بن‌بست مذاکرات با آمریکا به ترور ناجوانمردانه فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای ایران اقدام کرد.

نتانیاهو نخست وزیر ملعون رژیم صهیونیستی که بقای خود در قدرت را منوط به جهان گسترده با ایران می‌داند، تلاش می‌کند تا اختلافات درونی رژیم را با جنگ پوشش دهد، همچنین عدم نتیجه‌گیری ایران در مذاکرات با آمریکا بهترین بهانه برای جبران کینه وعده‌های صادق ۱ و ۲ بود، بنابراین نتانیاهو با تمام قدرت به سازماندهی عناصر نفوذی و همراه کردن کشورهای منطقه برای حملات گسترده به ایران اقدام کرد.

رژیم صهیونیستی که مدعی بود تنها به اهداف نظامی و هسته‌ای به طور نقطه‌زن حمله می‌کند، طی ۱۲ روز جنگ به بیش از ۱۲۰ ساختمان مسکونی و تعدادی پارک و بیمارستان در تهران حمله کرد و به ترورهای کور ناجوانمردانه پرداخت و خوی وحشیانه خود را در کشتار زنان و کودکان بار دیگر به جهان نشان داد که منجر به شهادت بیش از ۵۰۰ نفر و مجروحیت بیش از ۵ هزار نفر از ایرانیان منجر شد.

در ادامه ترامپ با سنگین‌ترین بمب‌های شنگرشکن خود به تأسیسات غنی‌سازی ایران نظیر فردو، نطنز و اصفهان حمله کرد، سپس در انتهای توییت خود بر صلح تاکید کرد و عملا این ضربه هوایی عملاً مقدمه‌ای برای صلح تحمیلی و آتش‌بس قرار گرفت. ترامپ آن را تلاشی برای نشان دادن راه حل آرامش به‌جای جنگ یاد کردند؛ اگرچه در واقع این اقدام، ترکیبی از فشار نظامی و زور دیپلماتیک بود که بدون تحقق خواست‌های بنیادین ایران، مرحله‌ای از «صلح شکننده» تلقی شد.

در ادامه واکنش ایران سریع و محدود بود؛ کشورمان با ۱۴ موشک به پایگاه هوایی العُدید در قطر حمله کرد که به گفته مقامات هیچ تلفات جانی نداشت و بیشتر رویکرد هشدار دیپلماتیک داشت. ترامپ این حمله را «بسیار ضعیف» ارزیابی کرد و اعلام کرد قصد ندارد درگیر جنگ شود؛ این تصمیم سیاسی حاکی از آن بود که آمریکا دنبال تثبیت صلح ناپایدار است، نه ادامه درگیری. چنین صلحی اما از آنجا که بدون رفع نگرانی‌های بنیادین ایران وضع شد، ترکیبی از تهدید و توافق تحمیلی باقی ماند.

صلح نمادین، ابزاری برای تنفس تازه رژیم برای توطئه‌های جدید

مقام معظم رهبری در این ایام همواره تأکید کردند که پذیرش صلح تحمیلی به وحدت و عزت ملی آسیب می‌رساند. همان‌گونه که ایشان گفتند: “ما نباید حقوق هسته‌ای‌مان را فدای لبخند دشمن کنیم.” اما در نهایت، این فشارها ایران را به وضعیتی رساند که صلح ناپایدار تحمیل شد و جایگاه استراتژیک کشور تضعیف گردید.

لازم به ذکر است، اسرائیل به‌دلیل ساختار سیاسی ضعیف و ناتوانی در جنگ فرسایشی، قادر نبود تنش را تا پایان ادامه دهد. تحلیلگران بین‌المللی، مانند مالکوم دیویس، صراحتاً گفته‌اند که ایران پس از حمله محدود اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۴ با وجود استفاده از توازن قوا، «تحقیر شد» اما عقب‌نشینی کرد تا نگذارد جنگ طولانی شود. این نشان می‌دهد اگر ایران فشار را حفظ می‌کرد، امکان اینکه اسرائیل سرخورده شده و به میز مذاکره با شروط منصفانه‌تر تن دهد، وجود داشت؛ اما اکنون به دلیل پذیرش صلح تحمیلی، ایران در موضع ضعف قرار گرفته است.

از طرف دیگر اسرائیل در تاریخ معاصر خود هیچ‌گاه به توافق صلحی پایبند نمانده است، به طور مثال گسترش شهرک‌سازی پس از توافق اسلو، نشان داده این صلح تا زمانی ارزشمند است که با منافع آن مطابقت داشته باشد. به نحوی که روند ساخت ۳۸۰۰ واحد مسکونی در کرانه باختری (۱۹۹۴–۹۵) پس از اسلو ثابت کرد که وعده‌های صلح صرفاً نقاب است، همچنین رژیم اسراییل پس از توافق صلح با لبنان در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ بیش از ۲۷۰۰ بار توافق را نقض کرد و به کشتار ۱۸۰ نفر از غیرنظامیان انجامید، بنابراین این رفتارهای تاریخی اسرائیل، آینده تحمیل «صلح تحمیلی» بر ایران را روشن می‌کند و نشان می‌دهد دیپلماسی یک‌طرفه نتیجه‌اش دوام و صلابت نخواهد بود.

درمجموع می‌توان تحلیل کرد که در دنیای آنارشیک امروز و با توجه به قواعد رئالیستی روابط بین الملل، روش‌های پدافندی در مسائل دیپلماتیک و حتی نظامی ما را آسیب‌پذیر کرده و بهترین رویکرد داشتن دست برتر در میدان و فشار دیپلماتیک بر دشمن در میز مذاکره است، به ویژه اکنون که خروج از NPT، قطع دسترسی آژانس انرژی اتمی و مذاکره روی سلاح‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی از اولویت‌های ما می‌تواند باشد‌، امید است تا با رویکردی قاطعانه و مهاجمانه در بستر میدان و دیپلماسی بر اقتدارگرایی جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده و فاز آفندی خود را در مقابل استکبار و صهیونیسم‌ جهانی به کار بگیریم.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://afpak.ir/?p=3608

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0

دیدگاهها بسته است.