به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی افق شرقی، رقابت چین و هند در افغانستان بهعنوان یکی از نقاط حساس ژئوپلیتیک غرب آسیا، بهویژه در دوران پس از بازگشت طالبان به قدرت، اهمیت فراوانی پیدا کرده است. چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی و هند بهعنوان یکی از کشورهای برجسته آسیایی، هریک بهدنبال نفوذ در افغانستان و بهرهبرداری از منابع طبیعی این کشور هستند. بر اساس گزارشها، افغانستان دارای ذخایر گستردهای از مواد معدنی است که ارزش آنها بالغ بر ۳ تریلیون دلار تخمین زده میشود، که این منابع بهویژه برای چین و هند جذابیت بسیاری دارد. در این بین، چین بهواسطه پروژههای عظیم زیرساختی خود در قالب طرح «یک کمربند، یک جاده» در افغانستان حضور پررنگی دارد، در حالی که هند نیز با سرمایهگذاری در بخشهای مختلف از جمله زیرساختها و توسعه منابع انرژی در تلاش است تا موقعیت خود را تقویت کند.
در این رقابت، پاکستان بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات منطقهای، نقشی محوری ایفا میکند. هند و چین هر کدام در تلاشند تا با استفاده از حمایت پاکستان یا کاهش نفوذ آن، بر روندهای ژئوپلیتیکی منطقه تأثیر بگذارند. بر اساس گزارشات وزارت امور خارجه هند، این کشور در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲ میلیارد دلار در پروژههای مختلف در افغانستان سرمایهگذاری کرده است، در حالی که چین نیز تنها در سال ۲۰۲۰ حدود ۱.۵ میلیارد دلار در بخشهای زیرساختی و معدنی این کشور هزینه کرده است. این سرمایهگذاریها بهویژه در شرایطی که افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی بهدنبال بازسازی است، اهمیت استراتژیک زیادی پیدا کردهاند و بهنوعی تعیینکننده روندهای آینده این کشور و تأثیر آن بر ثبات منطقهای خواهند بود.
موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان؛ میدان رقابت چین و هند
افغانستان بهعنوان کشوری محصور در خشکی، در تقاطع آسیای مرکزی، جنوبی و غربی قرار دارد و بهعنوان پل ارتباطی میان این مناطق عمل میکند. این موقعیت ژئوپلیتیک، افغانستان را به نقطهای استراتژیک برای دسترسی به بازارها و منابع طبیعی منطقه تبدیل کرده است. چین و هند، بهعنوان دو قدرت بزرگ آسیایی، بهخوبی از اهمیت این موقعیت آگاه هستند و در تلاشاند تا با گسترش نفوذ خود در افغانستان، دسترسی به این مناطق را تسهیل کنند. بهعنوان مثال، چین با سرمایهگذاری در پروژههایی مانند معدن مس عینک و هند با توسعه بندر چابهار در ایران، سعی در تقویت حضور خود در افغانستان و منطقه دارند.
رقابت چین و هند در افغانستان تنها به مسائل اقتصادی محدود نمیشود، بلکه ابعاد ژئوپلیتیکی گستردهتری نیز دارد. چین با اجرای پروژه «یک کمربند، یک راه» (BRI)، بهدنبال ایجاد مسیرهای تجاری جدید و تقویت نفوذ خود در منطقه است. در مقابل، هند با نگرانی از افزایش نفوذ چین، به توسعه روابط خود با افغانستان و سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی این کشور پرداخته است. بهعنوان نمونه، هند در ساخت سد دوستی افغانستان-هند در هرات و ساختمان جدید پارلمان افغانستان در کابل مشارکت داشته است.
علاوه بر این، موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان بهعنوان همسایه پاکستان، نقش مهمی در رقابت چین و هند ایفا میکند. چین با سرمایهگذاری در کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) و توسعه بندر گوادر، بهدنبال تقویت روابط خود با پاکستان و دسترسی به آبهای گرم اقیانوس هند است. این در حالی است که هند با نگرانی از این تحولات، به توسعه بندر چابهار در ایران و ایجاد مسیرهای تجاری جایگزین برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی پرداخته است. این رقابتها نشاندهنده اهمیت استراتژیک افغانستان در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه و جهان است.
منابع طبیعی افغانستان؛ جذابیتهای اقتصادی برای پکن و دهلینو
افغانستان با دارا بودن منابع طبیعی غنی، از جمله ذخایر مس، طلا، لیتیوم و عناصر نادر خاکی، بهعنوان یکی از کشورهای با پتانسیل بالای معدنی در جهان شناخته میشود. بر اساس ارزیابیهای انجامشده، ارزش این منابع به بیش از ۳ تریلیون دلار میرسد. این ثروتهای طبیعی، توجه قدرتهای اقتصادی بزرگی مانند چین و هند را به خود جلب کرده است. چین با جمعیت و رشد اقتصادی بالا، نیاز مبرمی به منابع طبیعی دارد و در تلاش است تا با سرمایهگذاری در معادن افغانستان، نیازهای صنعتی خود را تأمین کند.
در این راستا، چین در پروژههای بزرگی مانند معدن مس عینک سرمایهگذاری کرده است. این معدن که در ولایت لوگر واقع شده، یکی از بزرگترین معادن مس در جهان محسوب میشود. شرکتهای چینی با سرمایهگذاری حدود ۴ میلیارد دلار در این پروژه، بهدنبال استخراج و بهرهبرداری از این منبع ارزشمند هستند. از سوی دیگر، هند نیز با توجه به نیازهای صنعتی و اقتصادی خود، به منابع طبیعی افغانستان علاقهمند است. هرچند تا به امروز رقابت بر سر قراردادهای معدنکاوی شدید نبوده است، اما منابع طبیعی محدود و فرصتها برای استفاده از آنها میتواند شرکتهای چینی و هندی را در برابر یکدیگر قرار دهد.
رقابت چین و هند برای دسترسی به منابع طبیعی افغانستان، بخشی از مسابقه جهانی بر سر منابع طبیعی است که این دو کشور در آن درگیر هستند. این رقابتها از اقیانوس هند و جنوب صحرای آفریقا تا آسیای میانه و آسیای جنوبشرقی و حتی قطب شمال گسترش یافته است. بهعنوان مثال، در سالهای اخیر، هند مناقصه سهم ۸.۴ درصدی میدان نفتی کاشاگان قزاقستان را به چین باخت. این رقابتها نشاندهنده اهمیت استراتژیک منابع طبیعی افغانستان برای هر دو کشور و تأثیر آن بر معادلات ژئوپلیتیکی منطقه است.
سرمایهگذاریهای استراتژیک چین و هند در زیرساختهای افغانستان
افغانستان با دارا بودن منابع طبیعی غنی و موقعیت ژئوپلیتیک مهم، همواره مورد توجه قدرتهای منطقهای و جهانی بوده است. چین و هند، بهعنوان دو اقتصاد بزرگ آسیا، در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای قابل توجهی در زیرساختهای افغانستان انجام دادهاند. بهعنوان مثال، چین در پروژههایی مانند معدن مس عینک در ولایت لوگر سرمایهگذاری کرده است. این پروژه با سرمایهگذاری حدود ۴ میلیارد دلار، یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای خارجی در افغانستان محسوب میشود.
از سوی دیگر، هند نیز با سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی افغانستان، نقش مهمی در توسعه این کشور ایفا کرده است. بهعنوان نمونه، هند در ساخت سد دوستی افغانستان-هند در هرات و ساختمان جدید پارلمان افغانستان در کابل مشارکت داشته است. علاوه بر این، شرکتهای هندی بین ۱.۸ تا ۲ میلیارد دلار در افغانستان سرمایهگذاری کردهاند که حقوق معدنکاری بزرگترین معدن آهن افغانستان در حاجیگک را نیز شامل میشود.
این سرمایهگذاریها نشاندهنده رقابت و همکاری همزمان چین و هند در افغانستان است. هر دو کشور با توجه به منافع اقتصادی و استراتژیک خود، در تلاش برای گسترش نفوذ در افغانستان هستند. با این حال، بیثباتی و ناامنی در افغانستان، چالشی جدی برای اجرای موفقیتآمیز این پروژهها محسوب میشود. بهعنوان مثال، پروژه معدن مس عینک چین به دلیل نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، با مشکلاتی مواجه شده است.
نقش پاکستان در معادلات ژئوپلیتیک چین و هند در افغانستان
پاکستان بهعنوان همسایه مشترک افغانستان، چین و هند، نقش مهمی در معادلات ژئوپلیتیک منطقه ایفا میکند. روابط نزدیک پاکستان با چین، بهویژه از طریق پروژههایی مانند کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)، نشاندهنده همکاری استراتژیک این دو کشور است. این کریدور با هدف اتصال بندر گوادر پاکستان به استان سینکیانگ چین، نهتنها به توسعه اقتصادی پاکستان کمک میکند، بلکه دسترسی چین به آبهای گرم اقیانوس هند را نیز فراهم میسازد. این همکاریها، نفوذ چین در افغانستان را نیز تقویت میکند، زیرا پاکستان بهعنوان مسیری برای دسترسی چین به افغانستان عمل میکند.
در مقابل، هند با نگرانی از افزایش نفوذ چین و پاکستان در افغانستان، به توسعه روابط خود با کابل پرداخته است. سرمایهگذاریهای هند در پروژههای زیرساختی افغانستان، مانند ساخت سد دوستی افغانستان-هند در هرات و ساختمان جدید پارلمان افغانستان در کابل، نشاندهنده تلاش دهلینو برای تقویت حضور خود در این کشور است. با این حال، پاکستان همواره با نگرانی به این تحرکات نگریسته و سعی در محدود کردن نفوذ هند در افغانستان داشته است. بهعنوان مثال، پاکستان مشارکت هند در گروه تماس منطقهای سازمان ملل برای افغانستان را نپذیرفته و عملاً پیشرفت کاری در این عرصه را با بنبست مواجه کرده است.
با توجه به روابط پیچیده میان چین، هند و پاکستان، هرگونه تغییر در معادلات ژئوپلیتیک افغانستان میتواند تأثیرات گستردهای بر ثبات منطقه داشته باشد. همکاریهای مشترک چین و هند در افغانستان، مانند پروژههای اقتصادی مشترک، میتواند پیامدهای مثبتی برای ثبات منطقهای داشته باشد و به کاهش تنشها میان این دو رقیب دیرینه کمک کند. با این حال، پاکستان با نگرانی به این همکاریها مینگرد، زیرا افزایش نفوذ هند در افغانستان را به ضرر منافع استراتژیک خود میداند. بهعنوان مثال، توافق چین و هند برای اجرای پروژههای مشترک در افغانستان، میتواند پیامدهایی برای روابط پاکستان با این دو کشور داشته باشد.
همکاریها و تنشهای امنیتی چین و هند در افغانستان
افغانستان با موقعیت ژئوپلیتیک حساس خود، همواره مورد توجه قدرتهای منطقهای و جهانی قرار داشته است. چین و هند، بهعنوان دو رقیب دیرینه، در تلاشاند تا نفوذ خود را در این کشور گسترش دهند. در این راستا، هر دو کشور اقداماتی را برای تقویت حضور خود در افغانستان انجام دادهاند.
چین با هدف تأمین امنیت مرزهای غربی خود و مقابله با تهدیدات تروریستی، همکاریهای امنیتی با افغانستان را تقویت کرده است. بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۵، حکومت وحدت ملی افغانستان و چین چهار توافق همکاری در بخشهای امنیتی امضا کردند و دیدارهای مقامهای امنیتی میان دو کشور افزایش یافت. همچنین، چین ۳۰۰ افسر پلیس افغان را آموزش داده و در زمینههای مختلف امنیتی با افغانستان همکاری میکند.
از سوی دیگر، هند نیز با هدف مقابله با نفوذ چین و پاکستان در افغانستان، به تقویت روابط امنیتی با کابل پرداخته است. هند در پروژههای زیرساختی افغانستان مشارکت داشته و در تلاش است تا با تقویت حضور خود، امنیت منطقه را تضمین کند. با این حال، تنشهای مرزی میان افغانستان و پاکستان، بهویژه در مناطق جنوبی، میتواند بر امنیت افغانستان تأثیرگذار باشد و فرصتهایی برای چین و هند فراهم کند تا در راستای منافع خود از این تنشها بهرهبرداری کنند.
با توجه به رقابتهای موجود، همکاریهای امنیتی میان چین و هند در افغانستان میتواند بهعنوان یک فرصت برای تقویت ثبات و امنیت در منطقه مطرح شود. این همکاریها میتواند شامل تبادل اطلاعات، هماهنگی در مبارزه با تروریسم و حمایت از دولت افغانستان در تأمین امنیت باشد. با این حال، چالشهایی مانند اختلافات تاریخی و منافع متضاد، ممکن است مانع از تحقق کامل این همکاریها شود.
تأثیر رقابت چین و هند بر توسعه اقتصادی افغانستان
رقابت میان چین و هند در افغانستان تأثیرات عمیقی بر توسعه اقتصادی این کشور داشته است. چین با سرمایهگذاریهای کلان در پروژههای زیرساختی و معدنی، سعی در تقویت نفوذ خود در افغانستان دارد. بهعنوان مثال، چین در پروژه معدن مس عینک در ولایت لوگر سرمایهگذاری کرده است. این پروژه با سرمایهگذاری حدود ۴ میلیارد دلار، یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای خارجی در افغانستان محسوب میشود. با این حال، نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، منجر به توقف موقت فعالیتها در این پروژه شده است.
از سوی دیگر، هند با سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی افغانستان، نقش مهمی در توسعه اقتصادی این کشور ایفا کرده است. هند در ساخت سد دوستی افغانستان-هند در هرات و ساختمان جدید پارلمان افغانستان در کابل مشارکت داشته است. علاوه بر این، شرکتهای هندی بین ۱.۸ تا ۲ میلیارد دلار در افغانستان سرمایهگذاری کردهاند که حقوق معدنکاری بزرگترین معدن آهن افغانستان در حاجیگک را نیز شامل میشود.
با این حال، رقابت میان چین و هند در افغانستان میتواند منجر به تنشهایی شود که بر توسعه اقتصادی این کشور تأثیر منفی بگذارد. بهعنوان مثال، نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، منجر به توقف موقت فعالیتها در پروژههای سرمایهگذاری چین شده است. همچنین، نبود فضای مساعد برای سرمایهگذاری و فساد گسترده در افغانستان، میتواند مانع از بهرهبرداری کامل از منابع طبیعی و پروژههای اقتصادی شود.
چالشهای امنیتی پیشروی پروژههای چین و هند در افغانستان
افغانستان با موقعیت ژئوپلیتیک حساس خود، همواره مورد توجه قدرتهای منطقهای و جهانی قرار داشته است. چین و هند، بهعنوان دو رقیب دیرینه، در تلاشاند تا نفوذ خود را در این کشور گسترش دهند. در این راستا، هر دو کشور اقداماتی را برای تقویت حضور خود در افغانستان انجام دادهاند.
چین با هدف تأمین امنیت مرزهای غربی خود و مقابله با تهدیدات تروریستی، همکاریهای امنیتی با افغانستان را تقویت کرده است. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۱۵، حکومت وحدت ملی افغانستان و چین چهار توافق همکاری در بخشهای امنیتی امضا کردند و دیدارهای مقامهای امنیتی میان دو کشور افزایش یافت. همچنین، چین ۳۰۰ افسر پلیس افغان را آموزش داده و در زمینههای مختلف امنیتی با افغانستان همکاری میکند. با این حال، نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، منجر به توقف موقت فعالیتها در این پروژه شده است.
از سوی دیگر، هند نیز با هدف مقابله با نفوذ چین و پاکستان در افغانستان، به تقویت روابط امنیتی با کابل پرداخته است. هند در پروژههای زیرساختی افغانستان مشارکت داشته و در تلاش است تا با تقویت حضور خود، امنیت منطقه را تضمین کند. با این حال، تنشهای مرزی میان افغانستان و پاکستان، بهویژه در مناطق جنوبی، میتواند بر امنیت افغانستان تأثیرگذار باشد و فرصتهایی برای چین و هند فراهم کند تا در راستای منافع خود از این تنشها بهرهبرداری کنند.
با توجه به رقابتهای موجود، همکاریهای امنیتی میان چین و هند در افغانستان میتواند بهعنوان یک فرصت برای تقویت ثبات و امنیت در منطقه مطرح شود. این همکاریها میتواند شامل تبادل اطلاعات، هماهنگی در مبارزه با تروریسم و حمایت از دولت افغانستان در تأمین امنیت باشد. با این حال، چالشهایی مانند اختلافات تاریخی و منافع متضاد، ممکن است مانع از تحقق کامل این همکاریها شود.
رقابت در حوزه انرژی و منابع معدنی افغانستان بین چین و هند
افغانستان با داشتن منابع غنی معدنی، بهویژه در حوزه مس، آهن، لیتیوم و زغالسنگ، برای چین و هند بهعنوان دو قدرت اقتصادی بزرگ، جذابیت ویژهای دارد. این منابع میتوانند نیازهای صنعتی و انرژی این کشورها را تأمین کنند و در عین حال، فرصتهای اقتصادی برای افغانستان فراهم آورند.
چین با سرمایهگذاری در پروژههای معدنی افغانستان، بهویژه در معدن مس عینک در ولایت لوگر، حضور خود را تقویت کرده است. این معدن با ذخایر عظیم مس، یکی از بزرگترین پروژههای معدنی در افغانستان محسوب میشود. با این حال، نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، منجر به توقف موقت فعالیتها در این پروژه شده است.
هند نیز با سرمایهگذاری در پروژههای معدنی افغانستان، بهویژه در معدن آهن حاجیگگ در ولایت بامیان، حضور خود را تقویت کرده است. این معدن با ذخایر غنی آهن، میتواند نیازهای صنعتی هند را تأمین کند. با این حال، نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، منجر به توقف موقت فعالیتها در این پروژه شده است.
با توجه به رقابت چین و هند در حوزه منابع معدنی افغانستان، این کشور باید استراتژیهای مناسبی برای مدیریت این رقابتها و بهرهبرداری بهینه از منابع خود اتخاذ کند. همکاری با هر دو کشور میتواند منافع اقتصادی برای افغانستان به همراه داشته باشد، اما باید با دقت و با در نظر گرفتن منافع ملی انجام شود.
استراتژیهای دیپلماتیک چین و هند در قبال دولت افغانستان
چین و هند، بهعنوان دو قدرت بزرگ آسیایی، استراتژیهای دیپلماتیک متفاوتی در قبال دولت افغانستان اتخاذ کردهاند. چین با هدف تأمین امنیت مرزهای غربی خود و مقابله با تهدیدات تروریستی، همکاریهای امنیتی با افغانستان را تقویت کرده است. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۱۵، حکومت وحدت ملی افغانستان و چین چهار توافق همکاری در بخشهای امنیتی امضا کردند و دیدارهای مقامهای امنیتی میان دو کشور افزایش یافت. همچنین، چین ۳۰۰ افسر پلیس افغان را آموزش داده و در زمینههای مختلف امنیتی با افغانستان همکاری میکند. با این حال، نگرانیهای امنیتی و درخواستهای طالبان برای پرداخت پول، منجر به توقف موقت فعالیتها در این پروژه شده است.
از سوی دیگر، هند با هدف مقابله با نفوذ چین و پاکستان در افغانستان، به تقویت روابط امنیتی با کابل پرداخته است. هند در پروژههای زیرساختی افغانستان مشارکت داشته و در تلاش است تا با تقویت حضور خود، امنیت منطقه را تضمین کند. با این حال، تنشهای مرزی میان افغانستان و پاکستان، بهویژه در مناطق جنوبی، میتواند بر امنیت افغانستان تأثیرگذار باشد و فرصتهایی برای چین و هند فراهم کند تا در راستای منافع خود از این تنشها بهرهبرداری کنند.
پیامدهای رقابت چین و هند بر ثبات منطقهای در غرب آسیا
رقابت ژئوپلیتیکی میان چین و هند تأثیرات عمیقی بر ثبات منطقهای در غرب آسیا دارد. این رقابت، بهویژه در زمینههای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک، موجب تغییرات قابلتوجهی در ساختار قدرت منطقهای شده است.
رقابت چین و هند در غرب آسیا میتواند به تشدید تنشها و بیثباتی در منطقه منجر شود. بهعنوان مثال، حضور نظامی چین در کشورهای هممرز با هند، مانند پاکستان و سریلانکا، نگرانیهایی را در هند ایجاد کرده است. این نگرانیها ممکن است هند را به تقویت حضور نظامی خود در این مناطق وادار کند که میتواند به تشدید رقابت و افزایش خطر درگیریهای نظامی منجر شود.
رقابت میان چین و هند میتواند بر روابط دیپلماتیک کشورهای غرب آسیا تأثیرگذار باشد. کشورهای منطقه ممکن است در تلاش باشند تا با یکی از این دو قدرت بزرگ همکاری کنند تا از منافع اقتصادی و امنیتی بهرهمند شوند. این رویکرد میتواند به تقسیمبندیهای جدیدی در روابط بینالمللی منطقه منجر شود و ثبات منطقهای را تحت تأثیر قرار دهد.
رقابت چین و هند در زمینه پروژههای زیرساختی و اقتصادی در غرب آسیا میتواند به توسعه یا توقف برخی پروژهها منجر شود. بهعنوان مثال، پروژههای اقتصادی چین در کشورهای منطقه ممکن است با مخالفت هند مواجه شود و بالعکس. این رقابت میتواند بر توسعه اقتصادی کشورهای منطقه تأثیرگذار باشد و در برخی موارد، منافع اقتصادی را به خطر بیندازد.
با توجه به رقابتهای موجود، همکاریهای امنیتی میان چین و هند در افغانستان میتواند بهعنوان یک فرصت برای تقویت ثبات و امنیت در منطقه مطرح شود. این همکاریها میتواند شامل تبادل اطلاعات، هماهنگی در مبارزه با تروریسم و حمایت از دولت افغانستان در تأمین امنیت باشد. با این حال، چالشهایی مانند اختلافات تاریخی و منافع متضاد، ممکن است مانع از تحقق کامل این همکاریها شود.
باتوجه به مطالب فوق، رقابت چین و هند در افغانستان بهعنوان دو قطب بزرگ جهانی، نه تنها بر آینده این کشور بلکه بر تحولات ژئوپلیتیک غرب آسیا و حتی ساختار جهانی تأثیرات عمیقی خواهد داشت. هر یک از این کشورها با استفاده از مزیتهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک خود در تلاش هستند تا نفوذ خود را در افغانستان گسترش دهند و از منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک این کشور بهرهبرداری کنند. سرمایهگذاریهای عظیم چین در قالب پروژههای زیرساختی و حضور هند در حوزههای مختلف از جمله انرژی، هر دو بهطور همزمان میتواند به تغییرات قابلتوجهی در معادلات اقتصادی و امنیتی افغانستان منجر شود.
اما این رقابت تنها بهطور محدود به افغانستان منحصر نمیشود، بلکه پیامدهای آن در سطح منطقهای و جهانی نیز قابلتوجه است. تاثیرگذاری پاکستان بهعنوان یک عامل واسط در این رقابتها، میتواند پیچیدگیهای بیشتری به معادلات منطقهای وارد کند. در نهایت، برای مدیریت بهینه این رقابتها و کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی، همکاریهای چندجانبه و دیپلماسی هوشمندانه میان کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی ضروری است. تلاشهای چین و هند باید با دقت و توجه به منافع بلندمدت افغانستان و منطقه انجام شود تا از وقوع بحرانهای بیشتر جلوگیری و به ثبات پایدار در این منطقه حساس دست یابیم.
انتهای پیام